وقتی کسی تو را عاشقانـــــــه دوست دارد شیوه ی بیــان اســم تـو در صدای او متفاوت است و تــــو می دانی که نامت در لبهـای او ایمن است…!
بگـــذار آغوشم بـــرای همیشه یخ بـــزند . نمی خواهم کـــسی شـــال گردن اضافی اش را دور گـــردن احســـاسم بیاندازد . . . !
گاهی وقتها نوشتنت نمی اید
قدم زدن را هم دوست نداری
چای هم برایت بی مزه شده
از حرف زدن با دیگران حالت بهم میخورد
حتی اعصابت هم خورد نیست
خسته نیستی
دل زده نیستی
اما تا دلت بخواهد غم داری
شاید الکی...
که تو فکر میکردی
عاشق شدن
دسته من نبود
که فراموش کردنت
عادت میکنی
اسم هر دویمان را در گینس ثبت میکنند !
تو در دروغ گفتن رکورد زدی … من در باور کردن …
دلم همچو آسمان،پر از ابرهای بارانیست، ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض عشق در چشمانم بشکند....
بازم مثل همیشه تنها!!!!
هیچگاه نگذار در کوهپایه های عشق کسی دستت را بگیرد که احساس میکنی در ارتفاعات هستی
دست بر شانه هایم میزنی تا "تنهایی" م را بتکانی ، به چه می اندیشی ؟ تکاندن برف از روی شانه آدم برفی..
به دنبـال خـدا نگـرد
به دنبال خدا نگرد
خدا در بیابان های خالی از انسان نیست
خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست
به دنبالش نگرد
خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست
خدا در قلبی است که برای تو می تپد
خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد
خدا آنجاست
در جمع عزیزترینهایت
خدا در دستی است که به یاری می گیری
در قلبی است که شاد می کنی
در لبخندی است که به لب می نشانی
خدا در بتکده و مسجد نیست
گشتنت زمان را هدر می دهد
خدا در عطر خوش نان است
خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی
خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن
خدا آنجا نیست
او جایی است که همه شادند
و جایی است که قلب شکسته ای نمانده
در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش
در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش
باید از فرصت های کوتاه زندگی جاودانگی را جست
زندگی چالشی بزرگ است
مخاطره ای عظیم
فرصت یکه و یکتای زندگی را
نباید صرف چیزهای کم بها کرد
چیزهای اندک که مرگ آن ها را از ما می گیرد
زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمی تواند آن ها را از ما بگیرد
زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق می کنیم
و سپیده دمان از آن بیرون می رویم
فقط یک چیزهایی اهمیت دارند
چیزهایی که وقت کوچ ما، از خانه بدن، با ما همراه باشند
همچون معرفت بر الله و به خود آیی
دنیا چیزی نیست که آن را واگذاریم
و با بی پروایی از آن درگذریم
دنیا چیزی است که باید آن را برداریم و با خود همراه کنیم
سالکان حقیقی می دانند که همه آن زندگی باشکوه هدیه ای از طرف خداوند است
و بهره خود را از دنیا فراموش نمی کنند
کسانی که از دنیا روی برمی گردانند
نگاهی تیره و یأس آلود دارند
آن ها دشمن زندگی و شادمانی اند
خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم
سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید:
آیا "زندگی" را "زندگی کرده ای"؟
این روزها پوستم کمی نازکتر شده
این روزها طاقتم کمی بی حوصله تر شده
این روزها شبهایم کمی بی ماه تر شده
این روزها دست هایم کمی خالی تر شده
این روزها وجودم پر از ترک شده
تلنگر نزن ، می شکنم....
تو لحظه تکراریت
تنها خودتی همرات
حسرت شده یار تو
"ای کاش" همه حرفات!
با غصه نشو همدم
سنت شکن خود باش
آزادترین فردی
وقتی که نگی "ای کاش" !!!
دلم کمی خدا می خواهد...
کمی سکوت...
کمی آخرت...
دلم دل بریدن می خواهد...
کمی اشک ...
کمی بهت...
کمی آغوش آسمانی...
دلم یک کوچه می خواهد بی بن بست!! و یک خدا!!
تا کمی با هم قدم بزنیم ..
فقط همین!!
افرین به عشق به عاشقی .نفرین به بخت و سرنوشت . به اون نگاه که عشقتو . تو سرنوشت من نوشت . نفرین به من نفرین به تو . نفرین به عشق من و تو . به ساده بودن منو . به اون دل سیاه تو..........
انگشتـــهای ِ “هیـــس”
مـــا را
از هــــر طـــرف نشانــــه گرفتنــــد
انــگار
غوغـــای ِ چشمـــان ِ مـــن و تـــو
ســکوت را در آن کتابخانـــه رعایــــت نکـــرده بـــود
بعضی ها گریه نمی کنند !
اما از چشم هایشان معلوم است که اشکی به بزرگی یک سکوت
گوشه ی چشمشان به کمین نشسته
.: Weblog Themes By Pichak :.